تجارت جهانی/اردلان دولت‌خواه: چند وقت پیش بود کــه تلاش های وزیر امور اقتصادی و دارایی به نتیجه رسید و رییس جمهور تمام اختیارات خود در مناطق آزاد را به سید احسان خاندوزی، تفویض کرد. ماجرایی که از دوران دولــت نهــم و لجاجت‌های مجلس با مناطق آزاد شروع شد و نمایندگان سعی داشتند تا مناطق آزاد را به مجلس، پاسخگو کنند. در دوران پرحاشیه حمیدرضا مومنی، بحث ارتقای پست دبیر شورای عالی مناطق آزاد به معاون رییس جمهور به شکلی متوهمّانه دنبال شد و البته به نتیجه نرسید؛ حالا دبیر شورایعالی مناطق آزاد به یکی از معاون‌های وزیر امور اقتصادی و دارایی تبدیل شده و این تشکیلات از نهاد ریاست جمهوری و خیابان پاستور به خیابان باب همایون ، تنزل پیدا کرده است. باثباتترین و بهترین دوران سکانداری مناطق آزاد، مربــوط به دوره تــرکان فقید می‌شود؛ دوره ای که مدیران عامل از دبیر شورای عالی مناطق آزاد، حساب می‌بردند و به خط شده بودند.

حواشی بقایی و ضعف مدیریتی بانک و مومنی کار را به اینجا رساند؟!

هر چند نباید از حواشی ایجاد شده توسط حمید بقایی در سال های ریاست جمهوری احمدی نژاد در مناطق آزاد گذشت اما دبیران بعد از مهندس ترکان، یعنی مرتضی بانک و حمیدرضا مومنی، نه تنها کار خاصی نکردند بلکه ضعــف آنها در مدیریــت مناطق آزاد و سیاسی کاری‌هایشان، مناطق آزاد را از حالت اتحاد به جزایری خودسر تبدیل کرد.در سال نخستین دولت ســیزدهم هم، مناطق آزاد درگیر یک مدیریت توییتری بود که بیشتر شــاهد یک عملکرد کاریکاتوری از مناطق آزاد شدیم و عملا جز پروژه خیالی میزبانی ازگردشگران جام جهانی، عکس انداختن با تیم فوتبال صنعت نفت و پز دادن با پروژه بورس بین الملل ترکان، هنر دیگری از آنها ندیدیم!
پــس از سپردن صندلی شــماره یک ساختمان پنجاه و یکم بلوار اسفندیار به وزیر مســتعفی کار، تعاون و رفاه اجتماعی، ابتدا افکار عمومی و فعالان مناطق آزاد، شگفت‌زده شــدند و پس از آن هم که پروژه انتقال حاکمیتی مناطق آزاد از ســاختار ریاست جمهوری به وزارت اقتصاد، عملا تیر خالص را به اتوریتــه (Authority)مناطق آزاد وارد کرد!
درست است که حجت عبدالملکی پیش از به عهده گرفتن سکانداری مناطق آزاد، منتقد سرسخت این بخش اقتصادی صنعتی کشور بود اما به هر حال، مدیریت حرفه ای ایجاب میکند که هر شخصی در پستی قرار میگیرد،حس مسئولیت پذیری داشته باشد و از کیان و جان سازمان متبوع خود، دفاع کند. از گوشه و کنار شنیده می‌شود که شــخص حجت عبدالملکی نیز از وضعیت پیش آمده خوشحال نیست و حتی در اندیشه رفتن از مناطق آزاد است؛ شایعات داغ‌تر هم شــد و برخی سایت ها نوشتند که قرار است عبدالملکی بعنوان ســفیر ایران، راهی چین شــود. قطعا دو سلطان در یک اقلیــم نگنجند؛ مناطق آزاد یا جای عبدالملکی است یا جای خاندوزی. عبدالملکی اصلا نباید زیــر بار این ماجرا برود، یا باید استعفا بدهد یا با مجلس را قانع کند که ساختار مناطق آزاد، اقتصادیِ صرف نیست و باید اســتقلال مناطق حفظ شود. عبدالملکی، باید اقتدار خود را نشان دهد و از دبیرخانه مناطق آزاد به‌عنوان سکاندار چندین منطقه آزاد و چند ده منطقــه ویژه، بصورت اختصاصی دفاع کند!

باید از عبدالملکی دفاع کرد

اینجا اصـلا بحث کیفیت مدیریت عبدالملکی نیست؛ در اینجا، باید بر استقلال مناطق آزاد تاکید کرد. الان زمان حمایت از عبدالملکی در قامت سکاندار مناطق آزاد است. مگر می شود طبق قانون، دبیر شورای عالی مناطق آزاد، مسئولیت رهبری مناطق را داشته باشد اما مدیران عامل و اعضای هیات مدیره را یک نفر دیگر انتخاب کند؟ پس نقش دبیر شورای عالی مناطق آزاد چه می شود؟

وقتی قانون نقش می شود!

طبق ماده ۲۳ قانون برنامه ششم توسعه و با تایید شــورای اقتصاد و تبصره ۱۸ قانون بودجه۱۴۰۱ ،دبیرخانه شورایعالی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی ذیل وزارت امور اقتصادی و دارایی قرار گرفت. باتوجه به اصل۱۲۴ قانون اساســی، رییس جمهور می‌تواند برای انجام وظایف قانونی خود، افرادی را به عنوان معاون داشته باشــد و در عین حال در ماده۶ قانون چگونگی اداره مناطق آزاد تجاری-صنعتی مصوب ســال۱۳۷۲ ،انتصــاب مدیرعامل ســازمان‌های مناطق آزاد تجاری- صنعتی از تکالیف ریاســت جمهوری است بنابراین واگذاری و تفویض این اختیارات مغایر قانون اساسی است. علاوه بر این طبق این حکم تمام اختیارات، استقلال حقوقی و آزادی عمل دبیر شورایعالی مناطق آزاد از بین رفته است. اما چالش پیش رو در مدیریت مناطق این خواهد بود که اساسا چه کسی پاسخگوی امور است و بنابراین وجود دبیر شورایعالی مناطق آزاد چه وظایفی را خواهد داشت؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *